چاپ

قم آنلاین -
باورهای غلط در خصوص سالمندان برچسب های ناخوشایندی مانند فرتوت، سردرگم، ناتوان، حواس پرت، محتاج و امثالهم را در پی دارد که ممکن است "پیرستیزی" را ایجاد و رواج دهد و موجب شود تا گروههای سنی مختلف نتواند با سالمندان روابط صمیمی داشته باشند؛ سالمندان شهروندان ارشد جامعه و در واقع سالمندان ذخایر ارزشمند جامعه هستند.
سالمندی دوران حساسی از زندگی بشر است و توجه به مسایل و نیازهای این مرحله از زندگی یک ضرورت اجتماعی در جهت زندگی سالمندان به شمار میرود.
در موارد زیادی نیازهای افراد مسن مورد بی توجهی قرارگرفته است، عمدتا به این دلیل که به نظر میرسد پیران توان مشارکت در فعالیتهای کاری را ندارند و درباره سالمندی باورهای نادرستی وجود دارد که بیشتر آنها بر مبنای از دست دادن توانایی وکم شدن کیفیت انجام کار در سالمندان بنا شده‌اند.
به عنوان مثال این باورکه پیری مساوی است با از دست دادن حافظه، نیروی جسمی و ذهنی یا ناتوانی در انجام کارها و یا اینکه پیری یعنی افسردگی، بی ثمری وکناره گیری از جامعه و این باورهای غلط برچسب های ناخوشایندی مانند فرتوت، سردرگم، ناتوان، حواس پرت، محتاج و امثالهم را نیز در پی دارد که ممکن است "پیرستیزی" را ایجاد و رواج دهد و موجب شود تا گروههای سنی مختلف نتواند با سالمندان روابط صمیمی داشته باشند.
این¬گونه نگرش¬های منفی گاهی به تبعیض¬های مستقیم و آشکار منجرمی شود؛ در حالی که سالمندان شهروندان ارشد جامعه هستند و باید به جنبه های مثبت این مرحله مانند وقت آزاد بیشتر، یافتن دوستان جدید و نقش های اجتماعی جدید تاکید نمود؛ سالمندی مرحله ای خاص از زندگی انسان است در واقع سالمندان ذخایر ارزشمند جامعه هستند.
از این رو مشاوران و روان¬شناسان گاهی هنگام کار با سالمندان، به دانش آموز تبدیل می شوند و سالمندان نقش اموزگار را برعهده می گیرند و به آنها درس می دهند.
وقتی ازاین نوع نگرش استفاده شود احتمال این که درمان‌جوی سالمند به مقابله و کنار آمدن با مهم ترین رویدادهای زندگی خود بپردازد، بیشترمی شود، افزون بر آن به خودکار آمدی و کارکردهای اجتماعی آنها کمک شایانی می¬کند، هم چنین احتمال این که مشاورین درباره یک جنبه متقاوت زندگی سالمندان چیزهای بیشتری یاد بگیرند و درفرایند مشاوره مفیدتر عمل کنند، افزایش می باید.